مطمئن باش که دیگه بر نمی گردم... هر جوریم که دلم بخاد زندگی می کنم لزومی به راهنماییات نیست کوچولو...
خیلی بچه ای یه کم به کارات و طرز برخوردات فکر کن! هیچ احمقی نمی تونه تحملت کنه...
شد خزان گلشن آشنائی
باز هم آتش به جان زد جدائی
عمر من این گل طی شد بهر تو
وز تو ندیدم جز بد عهدی و بی وفایی
با تو وفا کردم تا به تنم جان بود
عشق و وفاداری با تو چه دارد سود
آفت خرمن مهر و وفایی
نوگل گلشن جور و جفائی
از دل سنگت... آه
دلم از غم خونین است
روش بختم این است
از جام غم مستم
دشمن می پرستم
تا هستم
تو مست از می به چمن
چون گل خندان از مستی بر گریه من
با دگران در گلشن نوشی می
من ز فراقت ناله کنم تا کی؟
تو و نی چون ناله کشیدن ها
من و چون گل جامه دریدن ها
ز رقیبان خواری دیدن ها
دلم از غم خون کردی
چه بگویم چون کردی
دردم افزون کردی
برو ای از مهر و وفا عاری
برو ای عاری ز وفاداری
که شکستی چون زلفت عهد مرا
دریغ و درد از عمرم
که در وفایت شد طی
ستم به یاران تا چند
جفا به عاشق تا کی؟
نمی کنی ای گل یکدم یادم
که همچو اشک از چشمت افتادم
آه کی میایی تو با من
از غمت خون دل من
آه از دل تو
گرچه ز محنت خوارم کردی
با غم و حسرت یارم کردی
مهر تو دارم باز
بکن ای گل با من
هرچه توانی ناز
کز عشقت میسوزم باز
سلام
برووووووو... برو آدم بد..
الان بهتر جواب سوالت را گرفتی که چرا امروز انقدر بداخلاقم.. چرا انقدر باد قهرم..
برووو.. بازم بهت ثابت شد که نمیتونی آدم باشی.. باز با اینکه قول داده بودی اینطوری نری رفتی.. برو دیگه هم بر نگرد.. برو..
برو با هر کی دلت می خواد لاس بزن.. دیگه عادت کردم.. اما نمی تونم تحمل کنم.. پس برو..
برووووووووووووووووووو
برو با همه باز آشنا باش.. برو با هر کی دلت میخواد چت کن.. برو تو هر جایی که انقدر نرفتنش برات سخت بود تو این مدت.. برو.. فکر کردی نمیشناسمت که الان زود میری همونجا؟ منتظری همچین وقتی بودی.. حالا هم برو.. برو... برو پیشی همونا که لیاقت تو را دارند.. برو.. هیچی نگو فقط برو.. برو با مغازه دارا دوست شو.. فکر کردی نمیفهمم تا باشون دوست میشی چقدر بت تخفیف میدن؟ نمونه ش همون روسری فروشه.. دیگه بهم ثابت شد.. برو.. برو دیگه من باهات نیستم که نگران باشی.. نگران کثافت کاریات که الان ضایع میشه.. برو.. برو ایشالا یه روز بهت ثابت بشه کی لیاقت کی را نداشت.. برو تو که شیکستن دلم برات انقدر عادی شده.. توی که تا بهت میگم میخندی و میگی دلی شومام که دم و دیقه میشکنه.. برو.. برو تا یه روز معنی دوست داشتن را بفهمی.. برو دیگه هم بر نگرد.. زنگ نزن.. sms نزن.. هیچی بروو
هیچی نگو فقط برو..
نمیشنوی صدامو
نمی بینی نگامو
دلم هواتو کرده
چرا نداری هوامو
مگه دوستم نداری
چرا تنهام می زاری
چرا نمی شنوی تو صدای گریه هامو
اگه منو دوستم داری
همین حالا حالا بگو
مگه دوستم نداری
چرا تنهام می زاری
خوش اومدی گلم
زود بیا پیشم فدات شم
***
امید جانم زسفر باز آمد
شکر دهانم ز سفر باز آمد
عزیز آنکه بیخبر
به ناگهان رود سفر
چو ندارد دیگر دلبندی
به لبش ننشیند لبخندی
چو غنچه سپیده دم
شکفته شد لبم ز هم
چو شنیدم یارم بازآمد
چو شنیدم یارم باز آمد
***
زیارتت قبول گلم:*
تاکی به تمنای وصال تو یگانه |
|
اشکم شود،از هر مژه چون سیل روانه | |
خواهد به سر آید، شب هجران تو یانه؟ |
|
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه | |
|
□
رفتم به در صومعهی عابد و زاهد |
|
دیدم همه را پیش رخت، راکع و ساجد | |
در میکده، رهبانم و در صومعه، عابد |
|
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد | |
|
□
روزی که برفتند حریفان پی هر کار |
|
زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار | |
من یار طلب کردم و او جلوهگه یار |
|
حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار | |
|
□
هر در که زنم،صاحب آن خانه تویی تو |
|
هر جا که روم،پرتو کاشانه تویی تو | |
در میکده و دیر که جانانه تویی تو |
|
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو | |
|
□
بلبل به چمن، زان گل رخسار نشان دید |
|
پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید | |
عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید |
|
یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید | |
|
□
عاقل، به قوانین خرد، راه تو پوید |
|
دیوانه، برون از همه، آیین تو جوید | |
تا غنچهی بشکفتهی این باغ که بوید |
|
هر کس به زبانی، صفت حمد تو گوید | |
|
□
بیچاره بهائی که دلش زار غم توست |
|
هر چند که عاصی است، زخیل خدم توست | |
امید وی از عاطفت دم به دم توست |
|
تقصیر خیالی به امید کرم توست | |
|
پس کی از سفر بر میگردی؟ L
گلپونه های وحشی دشت امیدم وقت سحر شد
خاموشی شب رفت و فردایی دگر شد
من مانده ام تنهای تنها
من مانده ام تنها میان سیل غم ها
گلپونه ها بی هم زبانی آتشم زد
گلپونه ها نا مهربانی آتشم زد
می خواهم امشب تا سحر گاهان بخوانم
افسرده ام دیوانه ام آزرده جانم
چیطور یه نفر میتونه انقدر بد باشه.. حیفی تمومی خوبیا...
این پستا ادیت کن ! دیروزا بنویس پیلیز
سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند
همدم گل نمی شود یاد سمن نمی کند
تا دل هرزهگرد من رفت بچین زلف او
زان سفر دراز خود عزم وطن نمیکند
با همه عطف دامنت آیدم از صبا عجب
کز گذر تو خاک را مشک ختن نمی کنم
دل به امید روی او همدم جان نمی شود
جان به هوای کوی او خدمت جان نمی کند
ساقی سیم ساق من گر همه درد میدهد
کیست که تن چو جام می جمله دهن نمی کند
خوش آن ساعت که یار از در، در آیود
شب هجرون و روز غم سرآیود
ز دل بیرون کنم جان را به صد شوق
همی واجم که جایش دلبر آیود
ته دوری از برم دل در برم نیست
هوای دیگری اندر سرم نیست
به جان دلبرم کز هر دو عالم
تمنای دگر جز دلبرم نیست
سلام گل ناز نازیه من.. پتوی (؟) من..!
1- صبح رفتم پیک نیک
2- ساعت 9 اینا رسیدیم
3- موبایل آنتن نداد sms هام Fail شدن
4- رفتیم برگشتیم ساعت 2:30 برگشتیم
5- ساعت 2:32 بهت زنگ زدم بر نداشتی
6- ساعت 2:34 تو پتو پست زدی
7- از همون 2:32 زنگیدم تا 2:40 اما جواب نمیدادی.. miss..
8- رفتیم رسیدیم (ساعت 3:30) باز به اونجا که آنتن داد (برای نماز) میتونستم بات حرف بزنم .. باز زنگ زدم
9- باز بر نداشتی
10- رو خط خودت زدم : خاموش است..
11- رو 27 زدم : busy !!
12- بازم زنگ زدم بر نداشتی..
13- Smsهام بی جواب موند..
14- بعد از نیم ساعت زنگ زدی(نمیشد حرف بزنمو آنتن نداد آخرش): حالا دیدم زنگ زده بودی !!
15- ساعت 4:15 sms زدی : دارم تو پتو مینویسم !!! (بعد از نزدیک 2 ساعت)
16- بعدم که دیگه رسیدم..
17- دوستت دارم.. این چیزا اصلا مهم نیست.. دیگه حق گیر دادن هم ندارم.. اصلا چه حقی دارم؟ L باز قدیما اگه میگفتم یه چیزی..
18- الان دیگه به من چه ربطی داره؟ حق ندارم ! دلت می خواد.. دوست داری..
19- اما من همه جوره دوستت دارم و دوست ندارم ناراحتت کنم.. خودتم میدونی.. و میدونی هم چقدر برام مهمی که به محض رسیدن به تو زنگیدم..
20- مهم نیست.. مهم اینه که هم دیگه را داریم و از با هم بودن (حتی همین اندازه..) هم خوشحالیم.. پس
LovetDaram
عزیزم.. :*
سلام
خب بالاخره دیشبم یه شب بود.. هر شروعی به پایانی هم داره.. محرمیت ما هم از این قاعده مستثنی نبود..
اینجا میبوسمت.. :*
دوستت دارم.. :X
سلام خوشگلم.. امروز هم دیدمت.. هر چند خیلی کارات با اون چیزایی که برات تعریف کرده بودم دقیقا برعکسش بود اما مهم نیست.. مهم اینه که میدونی با این کارا نمیتونی من را از خودت برونی.. با اینکه اون جوری لباس پوشیده بودی و همه موهات از پشت سرت پیدا بود و شالت هم اصلا بیشتر وقتا رو سرت نبود و گردنت هم تا سینه ت باز بود و همه قورتت دادند (اسمش هم هست مال منی..) و بازم مثل قدیما شده بودی .. اما میدونی با این کارا نمیتونی من را از خودت برونی..
امروز هم خوش گذشت.. اول اومدم دم خونتون یه کم منتظر موندم.. خیلی گرم بود.. خیلییییییییییییییییییی... خیس خیس شدم !! بعد اومدی.. به جا کلاس رفتیم سینما بعد هم مسجد جمعه و میدان میر و بازارچه و ... بعد هم اون خوشگلا را خریدی.. بعد هم خونه.. یه عالمه بوست کردم باز خوردمت و خلاصه خیلی خوش گذشت.. خیلی .. بعد هم که رفتی گلم.. خیلی خوشگلی.. دوستت دارم J
واییییییی عجب توپ بوده این چند روز ! انقدر توپ که حتی وقت نشده بیاییم اینجا بنویسیم !!
اون از جمعه .. دوست دارم کامل بگم
صبح ساعت ۳:۳۰ بیدار شدم.. خواب بودی هنوز و گوشیت خاموش ! بعد از یه ذره وقت بیدار شدی و با هم هماهنگ شدیم.. ساعت ۵:۲۰ دم کوچتون سریع رفتیم دم آژانس و بعد از یه عالمه معطلی و از این ور به اون ور شدن و اینا راه افتادیم به سمت کاشان.. وای یادش به خیر.. ساعت ۱۰ اینا بود که رسیدیم به کاشان و بعدش هم وفتیم نیاسر.. توی غار یادش به خیر چقدر خوش گذشت بعد هم بقیه جاها.. بعد هم کاشان ناهار .. یادش به خیر همه بین راه را توی بغلم لالا کرده بودی.. چقدر ناز.. چقدر بوست کردم.. چقدر خوردمت.. بعد هم از اون جا تا ابیانه.. پیش هم بودیم.. چقدر خوب بود.. وای ابیانه که دیگه حرف نداشت توی اون باغ به این خوشگلی.. چقدر خوش گذشت.. تاحالا ۳ بار با این بار.. اول خونه ما.. دوم مبارکه.. حالا هم ابیانه.. چقدر خوش گذشت.. بعد هم برگشتیم و رسوندمت خونه و رفتی گلم خونه.. دوستت دارم گلم.. خیلی
بی همگان به سر شود بی تو به سر نشود
داغ تو دارد این دلم جای د گر نمی شود
بی تو برای شاعری واژه خبر نمی شود
بغض دوباره دیدن ات هست و بدر نمی شود
فکر رسیدن به تو فکررسیدن به من
از تو به خود رسیده ام این که سفر نمی شود
بی همگان به سر شود بی تو به سر نشود
داغ تو دارد این دلم جای د گر نمی شود
دلم اگر به دست تو به نیزه ای نشان شود
برای زخم نیزه ات سینه سپر نمی شود
صبوری و تحمل ات همیشه پشت شیشه ها
پنجره جز به بغض تو ابری و تر نمی شود
بی همگان به سر شود بی تو به سر نشود
داغ تو دارد این دلم جای د گر نمی شود
صبور خوب خانگی شریک ضجه های من
خنده ی خسته بودنم زنگ خطر نمی شود
حادثه ی یکی شدن حادثه یی ساده نبود
مرد تو جز تو از کسی زیر و زبر نمی شود
بی همگان به سر شود بی تو به سر نشود
داغ تو دارد این دلم جای د گر نمی شود
به فکر سر سپردن ام به اعتماد شانه ات
گریه یی بخشایش من که بی ثمر نمی شود
همیشگی ترین من لاله ی نازنین من
ا که جز به رنگ تو دگر سحر نمی شود
بی همگان به سر شود بی تو به سر نشود
داغ تو دارد این دلم جای د گر نمی شود
سلام
خوب نمیدونم چی بگم !
اینجا را درست کردیم که دفتر خاطره باشه دیگه ! خب پس منم از دیروز میگم.. با همه دعواهاش بازم خیلی خوب بود..
از اولش کعه صبح تونستم ببوسمت به محضی که دیدمت بعد دعوا کردیم
بعد رفتیم مرکز اصفهان شناسی
کتابخونه دعوا
و بعد دانشگاه اصفهان و دعوا
عزیزم دوستت دارم
به خاطر حرف های بدم معذرت میخوام
بعد هم که رفتیم دانشگاه خودمون
عزیز دلم .. بازم دعوا دم سالن میردامادی
و بعد هم کارنامه کلی و این چیزا و بعد هم اومدیم برگردیم..
به به ..
عجب باغ خوبی بود !
چه خاطره خوبی از اون مسیر تو فکرم مونده..
چقدر خوب بود..
دوستت دارم عزیزم خیلی
بعد هم از اونجا تا شهر رو شونه م خوابیدی و بعد هم ناهار شهرزاد عزیزم..
بعد هم خونه..
فدات بشم خیلی خوش گذشت
دوست دارم
خیلیه آدم همه ش اینجا افتاده باشه و یه چیزی اینجا ننویسه.. بعضی وقتا میگم این وبلاگی که درست کردیم به چه درد.. ای..
تا میام تو وبلاگ چیزی بنویسم یه گزینه هست اون پایین همه ش داره بهم چشمک میزنه؛ ¤حذف وبلاگ¤
امیدوارم اون روز نرسه..
آخ جون امشب دیدمت..
چقدر سینه هات تپلیه نرم بودااااا ! دارم اذیت میشم ! کاش یه کم درکم میکردی.. اگه تا صبح هم میموندی پیشم کم بود..
فردا هم میدونم باز میگی نمیشه بیایی پیشم..
سلام گلم..
من هر چی که باشه را میبینم نه بیشتر نه کمتر.. چیزی هم از فکر و خیال خودم بهش اضافه نمیکنه..
اون کارای خودمونه که میسازه دنیامونا..
دوسد دارم..
کی میبینمد پس :(
تو یعنی نم نم بارون...
تو صدای خنده هامی...
تو یعنی یه جای خلوت...
تو سکوت سرخ عشقی...
تو تبلور یه حسّی...
تو صدای زنگ عشقی...
تو یعنی گمشده ی من...
تو یعنی نم نم بارون...
تو یعنی نم نم بارون...
تو یعنی نم نم بارون...
دیروز و امروز خیلی بهمون سخت گذشته... حالم اصلا خوب نیس... خونریزیم که خفنه از صوبم معدم ناجور میسوزه... توام که......
دارم دیوونه میشم گلم نمیتونی درکم کنی... مشکلمون فقط همینه..........
کاش
به من
اعتماد می کردی...
یه ذره؟
من؟
کی به کی میگه !
دیگه خودمم مطمئنم که بهت ثابت شده که چقدر دوستد دارم..
احتمالا الان از این آهنگ خوشت اومده اینجا نوشتیش..
دلم گرفته..
یکمی یکمی یکمی یکمی منو دوستم داشته باش
جونمی عمرمی قلبمی یکمی منو دوستم داشته باش
قد یه قطره واسه یه لحظه حتی یه ذره یکمی منو دوستم داشته باش
نگو نمیای آخه دیر میشه میشکنه این قلب شیشه
شاید دیگه منو نبینی دل تو میسوزه واسه همیشه
یکمی یکمی یکمی یکمی منو دوستم داشته باش
جونمی عمرمی قلبمی یکمی منو دوستم داشته باش
قد یه قطره واسه یه لحظه حتی یه ذره یکمی منو دوستم داشته باش
تولحظه ی آخرم میگذره آب از سرم
بگو که دوستم داری نذار که از دست برم
یکمی یکمی یکمی یکمی منو دوستم داشته باش
جونمی عمرمی قلبمی یکمی منو دوستم داشته باش
قد یه قطره واسه یه لحظه حتی یه ذره یکمی منو دوستم داشته باش
بازم مثل همیشه.. کاشکی زود فردا بشه..
اگرچه دیگه حتی به فردا هم اعتماد ندارم..
حتما یه جوری میشه باز نمیشه ببینمت :(
اما بازم کاش زود فردا بشه..
سلام
الان هستی.. اما درست که جوابما نمیدی.. فکر کنم به خاطر اینه که دلت گرفته س حوصله نداری.. حتی حوصله جواب دادن به من..
طوری نیس.. اینجا را که ازم نگرفتن.. میام اینجا حرف میزنم..
اینم از امروز..
من که گفتم نمیشه ببینمت امروز گفتی نه صبح زود میام.. اینم از امروز.. باز ندیدمت..
دلم گرفته.. کاش بهم ثابت میکردی فقط مال منی..
کاش به هر کسی اجازه نمیدادی هر طور دلش بخواد باهات حرف بزنه.. کاش میفهمیدی سکوت یعنی تایید کار اونا..
دلم گرفته گریه م میاد..
الان فکر کنم خونه عمه ت باشی.. خوش بگذره عزیزم..
امروز خوشگلما دیدم.. J
اصلا تا دیدمت خیلی آروم شدم.. اما
چقدر زود تموم شد L
چقدر دلامون لوس شدن ! زود تنگ میشن !
اما نه.. لوس نشدن ! حق دارن L بعد از این همه وقت..
دوستت دارم عزیزم.. کاش زود فردا صبح بشه.. بهم قول دادی میبینمت..
الان گلم فکر کنم مهمونی باشه.. فدات بشم عزیزم.. میخوام بگم : LovetDaram :*
نیسی.. اصلا نیسی :(
دلم خوب تنگته :((
چی کار کنم؟
صبح تاحالا تو خونه..
صبح تا حالا پایین..
دیونه شدم دیگه :(
کی میای پیشم پس؟ :(
اون از گوشیت..
اونم از تلفن..
اونم از بیرون اومدن :(
پس دیگه کی میبینمت؟ :(
چو غنچه ی سپیده دم
شکفته شد لبم ز هم
که شنیدم یارم بازآمد
ز سفر غمخوارم بازآمد
همچنان ، که عاقبت
پس از همه شب بدمد سحر ، ناگهان
نگارِ من ، چنان مهِ نو آمد از سفر
همچنان ، که عاقبت
پس از همه شب بدمد سحر ، ناگهان
نگارِ من ، چنان مِه نو آمد از سفر
من هم ، پس از آن دوری
بعد از ، غم مهجوری
یک شاخه ی گل ،
بُردم به برش
یک شاخه ی گل ،
بُردم به برش
وای از آن گلی که دست من بود
خموش و یک جهان سخن بود
خموش و یک جهان سخن بود
گوشیتم که خاموشه فکر کنم الان داری میایی پیشم..
عزیزآن که بی خبر
به نــاگهـان رود سحر
چو نـــــدارد دیـــگر دلبندی
بــه لــبش نـنشینــــد لــبخندی
من سازم : بندی آواز . برگیرم ، بنوازم. برتارم زخمه
"لا" می زن ، راه فنا می زن
من دودم: می پیچم، می لغزم ، نابودم.
می سوزم ، می سوزم : فانوس تمنایم . گل کن تو مرا ، و درآ.
آیینه شدم ، از روشن و از سایه بری بودم . دیو و پری آمد ،
دیو و پری بودم . در بی خبری بودم.
قرآن بالای سرم ، بالش من انجیل ، بستر من تورات ، وزبر پوشم اوستا، می بینم خواب:
بودایی در نیلوفر آب.
هر جا گل های نیایش رست ، من چیدم . دسته گلی دارم ، محراب تو دور از دست: او بالا،
من در پست.
خوشبو سخنم ، نی ؟ باد "بیا" می بردم ، بی توشه شدم در کوه "کجا" ، گل چیدم ، گل خوردم.
در رگ ها همهمه ای دارم ، از چشمه خود آبم زن ، آبم زن.
و به من یک قطه گوارا کن ، شورم را زیبا کن .
باد انگیز ، درهای سخن بشکن ، جا پای صدای می روب. هم دود "چرا" می بر، هم موج "من" و "ما" و "شما" می بر.
ز شبم تا لاله بیرنگی پل بنشان ، زین رویا در چشمم گل
بنشان ، گل بنشان