پتــــو

پتو ۲ نفر

پتــــو

پتو ۲ نفر

همون لاو..

دوستت دارم

 

هرچند گذشته پاک نمیشه...

یه چیزی تو مایه های لاوت دارم!

 

دل را چنان به مهر تو بستم که بعد از این دیگر هوای دلبر دیگر نمیکنم میخواهمت هنوز و به جان دوست دارمت...

 

 

بس که بی شرمانه و پست است این تزویر..

بهم ثابت شد کی هستی..

 

پهلوان هفت خوان اکنون
طعمه دام و دهان خوان هشتم بود
و می اندیشید
که نباید بگوید هیچ
بس که بی شرمانه و پست است این تزویر.
چشم را باید ببندد،تا نبیند هیچ

* ؟

 

 تو میروی و من فقط نگاهت میکنم تعجب نکن که چرا گریه نمیکنم بی تو یک عمر فرصت برای گریستن دارم اما برای تماشای تو همین یک لحظه باقی است ...

**************************

یک شنبه ۲ مرداد بودا.. یادش به خیر.. اومدی..