امروز پیش از ظهر بعد از یه عالمه روز قهر و دعوا و نسبتا تو مرز جدایی قرار گذاشتیم با هم حرف بزنیم و اگه شرایط مناسب بود توافق کنیم!!
سر کوچه آقای پتو که رسیدم اس ام اس زدم که بیا بیرون.. آقا فرمودن تو بیا تو!!!
فکر کردم منظورشون توی کوچس! رفتم نزدیکتر و زنگ زدم به آقا! گف بیا خونمووووووون!!!!!!!!!
وای از دست این پسره...
در مجموع به این نتیجه رسیدم که اگه آسمون زمین بیاد زمین بره آسمون ما بازم با هم می مونیم و هیچی نمی تونه جدامون کنه! آره اینجوریاس..