پتــــو

پتو ۲ نفر

پتــــو

پتو ۲ نفر

عزیزم عزیزم عزیزم

 

خیلی دوست دارم...

عزیزم عزیزم عزیزم

داشتم به این فکر می کردم که حالا رفتی بالا داری چیکار می کنی و مثل همیشه حسود خانوم بازیام داشت تراوشات می کرد که نزاشتی درست جون بگیره و یه تراژدی برای امشبمون بشه!! اس ام اس زدی که امروز توی تقویم ۲/۲ قمری - ۳/۳ میلادی - ۱۲/۱۲ شمسیه ..بیا یه آرزو کنیم بش برسیم... :*

گلم میشه این بار یکی نباشیم که بتونیم دو تا آرزو بکنیم؟!

 آرزوی اولمو که میدونی (هر چند که تو دیگه نمی خای به این آرزوم برسم ) آرزوی دومم اینه که اینقدر مهربون بشم که باهات مثل خودت باشم...

یادش به خیر ! عجب روزی بود..  مبارکه .. ۱۰/۱۲/۸۴

اوهوم واقعا یادش بخیر هم اون روز هم شب قبلش توی قبرستون و هم همه اون بهترین روزای عمرم که با تو گذروندم ..:x

 کاشان - شهر بازی - شب عید فطر - افطاری ماه رمضون - بسیج مسجد آپادانا - آرابو۲ - دکتر خلیلی - رستوران شهرزاد (بالا رو نیگا کن ) -  منار گز و ...  واااای یاد امتحانای پایان ترمم به خیر با چه فیلمی تمومشو برام پاس کردی و بعدش آرزو می کردم لااقل یکیشو بیافتم که فارغ التحصیل نشم!  حتی اون روزای که برام خاستگار میومد و باهم میرفتیم گل می خریدیم و ازم قول می گرفتی که عاقلانه فکر کنم منم می گفتم چشم و تو دلم به حرفات می خندیدم!!

روزای قشنگی بود بهشون که فکر می کنم به خودم حسودیم میشه...

وای سینم داره پر از اون دون دونای قرمز میشه چیکارش کنم؟! :)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد