هر غلطی میخای بکن...

از صوب که بات حرف زدم گوشیمو خاموش کردم.... میخام عادت کنم به نبودنت.... دیشب کانال۲ یه فیلم از نیکول کیدمن گذاشته بود نیشستم دیدم که چشمام خسته شه شاید خوابم ببره بی فایده بود.... بعدش کوههای کلیمانجارو رو دیدم بازم اینگار نه اینگار.... دیگه حالم از فیلم به هم می خوره.... چشمامو بستم و تمرین مکالمه کردم تازه بیشتر خواب از سرم پرید.... توی گوه چیکار کردی با من.... نمی خام بت فکر کنم.... آره غیر از دردسر هیچی برات ندارم.... مجبور که نیستی بام بمونی برو.... بعد از کلی وقت که منتظر موندم بیدار شی بام اونجوری حرف میزنی بعدم میگی چرا ساکتی؟!! چی میشه به توی الاغ گفت.... وقتی اینقدر نفهمی که همه چیمونو زیر سوال میبری و به مسخره میگیری برا چی باید بات حرف بزنم.... هر چی از دهنت در میاد میگی و میری.... دوباره زنگ میزنی میگی که بوست کردم قطع شده بود خیلی رو داری.... دیگه اصلا برام مهم نیست که فردا برمی گردی یا..... باشه شریک جنسیت میشم ولی پشیمونت می کنم....

کو خوبی کودوم مهر ما که چیزی ندیدیم

از این دنیای شیرین فقط سختی چشیدیم

کدوم بخت کدوم شانس ما که شانسی نداریم

داریم پشت سر هم همش هی بد میاریم

ما خون جگر خوردیم و سوختیم و ساختیم

به جرم زنده بودن همه هستی رو باختیم

آخه از تو چه پنهون دلم دست خودم نیست

دیگه این چشما اون چشمیکه عاشقش شدم نیست.....