چو غنچه ی سپیده دم
شکفته شد لبم ز هم
که شنیدم یارم بازآمد
ز سفر غمخوارم بازآمد
همچنان ، که عاقبت
پس از همه شب بدمد سحر ، ناگهان
نگارِ من ، چنان مهِ نو آمد از سفر
همچنان ، که عاقبت
پس از همه شب بدمد سحر ، ناگهان
نگارِ من ، چنان مِه نو آمد از سفر
من هم ، پس از آن دوری
بعد از ، غم مهجوری
یک شاخه ی گل ،
بُردم به برش
یک شاخه ی گل ،
بُردم به برش
وای از آن گلی که دست من بود
خموش و یک جهان سخن بود
خموش و یک جهان سخن بود
تو رو میخام :) :X
hol dashtan...
...hol dashtan
...ghose khordan
...del shikesan
... narahati
...tarsidan
...omid dashtan
... khoshhal shodan
... narahat shodan
... nadidan
... del tang shodan
... dobare didan
...dobare nadidan
in shode zendegim...............................
:********************
دوسد دارم پتو جونم
مرسی که برگشتی پیشم..
اما هنوز که ندیدمت :(