پتــــو

پتو ۲ نفر

پتــــو

پتو ۲ نفر

رفتم که رفتم..

از برت دامن کشان
رفتم ای نا مهربان
از من آزرده دل
کی دگر بینی نشان
رفتم که رفتم
رفتم که رفتم

 

از من دیوانه بگذر
بگذر ای جانانه بگذر
هر چه بودی هر چه بودم
بی خبر رفتم که رفتم
رفتم که رفتم

 

شمع بزم دیگران شو
جامه دست دیگران شو
هر چه بودی هر چه بودم
بی وفا رفتم که رفتم
رفتم که رفتم

 

بعد از این بعد از این
کن فراموشم که رفتم
دیگر از دست تو
می نمی نوشم که مستم
با دل دیر آشنا
گشتم از دامت رها
بی وفا بی وفا بی وفا
رفتم که رفتم
رفتم که رفتم

نظرات 3 + ارسال نظر
آ.د جمعه 23 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 01:13 ق.ظ http://redearings.persianblog.com

"شمع بزم دیگران شو
جامه دست دیگران شو"
جامه=لباس
توی شعر منظور جامِ شرابه :
جامِ دست دیگران شو....

پتوت جمعه 23 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 04:01 ب.ظ

کجا می خای بری؟ منم بات میام...

masoud دوشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 05:46 ب.ظ

salam, man shadidan donbale in ahangam age dari khaheshan baram email kon!! merci

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد