پتــــو

پتو ۲ نفر

پتــــو

پتو ۲ نفر

:*

سلام!

خوببی؟

اگه گفتی من کی ام؟!!

باباجون حالا دعوامونه دلیل نمیشه که اینجا سر نزننننننننی!

اومدم خاطره اون دو روز توووووپ رو توی پتومون ثبت کنم..

یکی اون شب که بعد از کلی کدورت منو بردی شهربازی و بعد از اونم با اینکه دیرت بود رفتیم خانقاه پیش اون درویش قرتیا..

یکی ام صبح روزی که رفتیم پیاده نوردی و اکتشاف قلعه تپه ای مون و بعدش شیطونی خفن و بعد از اون حمام رو باز وسط پارک و تنبور و عشق و مهربونیات که تمومی نداره..

ببین عزیزم بالا بری پایین بیای دوست دارم.. میدونم خر بازی زیاد میکنم ولی میخام که منو ببخشی و همه چیو فراموش کنی الا خوبیا روووو

منتظرتم که بیشتر بیشتر باهام مهربون شی..

نظرات 1 + ارسال نظر
پتو چهارشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:37 ق.ظ

طالع روزانه :امروز باید این گفتگوها را پایان داد. بالاخره باید تکلیف این برنامه روشن شود. وقتی موضوعی بیش از اندازه کش پیدا می کند ارزش و اعتبار پیشین خود را از دست داده و بی معنی می شود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد