پتــــو

پتو ۲ نفر

پتــــو

پتو ۲ نفر

من اگر خوبم اگر بد ، تو برو خود را باش

 

مطمئن باش که دیگه بر نمی گردم... هر جوریم که دلم بخاد زندگی می کنم لزومی به راهنماییات نیست کوچولو... 

خیلی بچه ای یه کم به کارات و طرز برخوردات فکر کن! هیچ احمقی نمی تونه تحملت کنه...

 

 

-= خزان عشق =-

شد خزان گلشن آشنائی
باز هم آتش به جان زد جدائی

عمر من این گل طی شد بهر تو
وز تو ندیدم جز بد عهدی و بی وفایی
با تو وفا کردم تا به تنم جان بود
عشق و وفاداری با تو چه دارد سود
آفت خرمن مهر و وفایی
نوگل گلشن جور و جفائی
از دل سنگت... آه
دلم از غم خونین است
روش بختم این است
از جام غم مستم
دشمن می پرستم
تا هستم

تو مست از می به چمن
چون گل خندان از مستی بر گریه من
با دگران در گلشن نوشی می
من ز فراقت ناله کنم تا کی؟

تو و نی چون ناله کشیدن ها
من و چون گل جامه دریدن ها
ز رقیبان خواری دیدن ها
دلم از غم خون کردی
چه بگویم چون کردی
دردم افزون کردی

برو ای از مهر و وفا عاری
برو ای عاری ز وفاداری
که شکستی چون زلفت عهد مرا
دریغ و درد از عمرم
که در وفایت شد طی
ستم به یاران تا چند
جفا به عاشق تا کی؟

نمی کنی ای گل یکدم یادم
که همچو اشک از چشمت افتادم
آه کی میایی تو با من
از غمت خون دل من
آه از دل تو
گرچه ز محنت خوارم کردی
با غم و حسرت یارم کردی
مهر تو دارم باز
بکن ای گل با من
هرچه توانی ناز
کز عشقت میسوزم باز

.. برو ..

سلام

برووووووو... برو آدم بد..

الان بهتر جواب سوالت را گرفتی که چرا امروز انقدر بداخلاقم.. چرا انقدر باد قهرم..

برووو.. بازم بهت ثابت شد که نمیتونی آدم باشی.. باز با اینکه قول داده بودی اینطوری نری رفتی.. برو دیگه هم بر نگرد.. برو..

برو با هر کی دلت می خواد لاس بزن.. دیگه عادت کردم.. اما نمی تونم تحمل کنم.. پس برو..

برووووووووووووووووووو

برو با همه باز آشنا باش.. برو با هر کی دلت میخواد چت کن.. برو تو هر جایی که انقدر نرفتنش برات سخت بود تو این مدت.. برو.. فکر کردی نمیشناسمت که الان زود میری همونجا؟ منتظری همچین وقتی بودی.. حالا هم برو.. برو... برو پیشی همونا که لیاقت تو را دارند.. برو.. هیچی نگو فقط برو.. برو با مغازه دارا دوست شو.. فکر کردی نمیفهمم تا باشون دوست میشی چقدر بت تخفیف میدن؟ نمونه ش همون روسری فروشه.. دیگه بهم ثابت شد.. برو.. برو دیگه من باهات نیستم که نگران باشی.. نگران کثافت کاریات که الان ضایع میشه.. برو.. برو ایشالا یه روز بهت ثابت بشه کی لیاقت کی را نداشت.. برو تو که شیکستن دلم برات انقدر عادی شده.. توی که تا بهت میگم میخندی و میگی دلی شومام که دم و دیقه میشکنه.. برو.. برو تا یه روز معنی دوست داشتن را بفهمی.. برو دیگه هم بر نگرد.. زنگ نزن.. sms نزن.. هیچی بروو

هیچی نگو فقط برو..

...

هر آن که جانب اهل خدا نگه داردحدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوستدلا معاش چنان کن که گر بلغزد پایگرت هواست که معشوق نگسلد پیمانصبا بر آن سر زلف ار دل مرا بینیچو گفتمش که دلم را نگاه دار چه گفتسر و زر و دل و جانم فدای آن یاریغبار راه راهگذارت کجاست تا حافظ خداش در همه حال از بلا نگه داردکه آشنا سخن آشنا نگه داردفرشته​ات به دو دست دعا نگه داردنگاه دار سر رشته تا نگه داردز روی لطف بگویش که جا نگه داردز دست بنده چه خیزد خدا نگه داردکه حق صحبت مهر و وفا نگه داردبه یادگار نسیم صبا نگه دارد

میدونم چقدر دوستم نداری..

 

نمیشنوی صدامو


نمی بینی نگامو


دلم هواتو کرده


چرا نداری هوامو


مگه دوستم نداری


چرا تنهام می زاری


چرا نمی شنوی تو صدای گریه هامو


اگه منو دوستم داری


همین حالا حالا بگو


مگه دوستم نداری


چرا تنهام می زاری  

زیارت قبول :*‌ خوش اومدی :X

خوش اومدی گلم

زود بیا پیشم فدات شم

 

***

امید جانم‌ زسفر باز آمد

شکر دهانم‌ ز سفر باز آمد

 

عزیز آنکه‌ بی‌خبر

به‌ ناگهان‌ رود سفر

چو ندارد دیگر دلبندی

به‌ لبش‌ ننشیند لبخندی

 

چو غنچه‌ سپیده‌ دم

شکفته‌ شد لبم‌ ز هم

چو شنیدم‌ یارم‌ بازآمد

چو شنیدم‌ یارم‌ باز آمد

***

 

 

زیارتت قبول گلم:*

 

بیا دیگه تو بغلم...

تاکی به تمنای وصال تو یگانه

 

اشکم شود،از هر مژه چون سیل روانه

خواهد به سر آید، شب هجران تو یانه؟

 

ای تیر غمت را دل عشاق نشانه

جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه

رفتم به در صومعه‌ی عابد و زاهد

 

دیدم همه را پیش رخت، راکع و ساجد

در میکده، رهبانم و در صومعه، عابد

 

گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد

یعنی که تو را می‌طلبم خانه به خانه

روزی که برفتند حریفان پی هر کار

 

زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار

من یار طلب کردم و او جلوه‌گه یار

 

حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار

او خانه همی جوید و من صاحب خانه

هر در که زنم،صاحب آن خانه تویی تو

 

هر جا که روم،پرتو کاشانه تویی تو

در میکده و دیر که جانانه تویی تو

 

مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو

مقصود تویی، کعبه و بتخانه بهانه

بلبل به چمن، زان گل رخسار نشان دید

 

پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید

عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید

 

یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید

دیوانه منم، من که روم خانه به خانه

عاقل، به قوانین خرد، راه تو پوید

 

دیوانه، برون از همه، آیین تو جوید

تا غنچه‌ی بشکفته‌ی این باغ که بوید

 

هر کس به زبانی، صفت حمد تو گوید

بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه

بیچاره بهائی که دلش زار غم توست

 

هر چند که عاصی است، زخیل خدم توست

امید وی از عاطفت دم به دم توست

 

تقصیر خیالی به امید کرم توست

یعنی که گنه را به از این نیست بهانه

 

پس کی از سفر بر میگردی؟ L

حال خونین دلان که گوید باز

حال خونین دلان که گوید بازشرمش از چشم می پرستان بادجز فلاطون خم نشین شرابهر که چون لاله کاسه گردان شدنگشاید دلم چو غنچه اگربس که در پرده چنگ گفت سخنگرد بیت الحرام خم حافظ و از فلک خون خم که جوید بازنرگس مست اگر بروید بازسر حکمت به ما که گوید باززین جفا رخ به خون بشوید بازساغری از لبش نبوید بازببرش موی تا نموید بازگر نمیرد به سر بپوید باز

 

عجب.. هی..

عجب آن دلبر زیبا کجا شدمیان ما چو شمعی نور می​داددلم چون برگ می​لرزد همه روزبرو بر ره بپرس از رهگذریانبرو در باغ پرس از باغبانانبرو بر بام پرس از پاسبانانچو دیوانه همی​گردم به صحرادو چشم من چو جیحون شد ز گریهز ماه و زهره می​پرسم همه شبچو آن ماست چون با دیگرانستدل و جانش چو با الله پیوستبگو روشن که شمس الدین تبریز عجب آن سرو خوش بالا کجا شدکجا شد ای عجب بی​ما کجا شدکه دلبر نیم شب تنها کجا شدکه آن همراه جان افزا کجا شدکه آن شاخ گل رعنا کجا شدکه آن سلطان بی​همتا کجا شدکه آن آهو در این صحرا کجا شدکه آن گوهر در این دریا کجا شدکه آن مه رو بر این بالا کجا شدچو این جا نیست او آن جا کجا شداگر زین آب و گل شد لاکجا شدچو گفت الشمس لا یخفی کجا شد

...

گلپونه های وحشی دشت امیدم وقت سحر شد

خاموشی شب رفت و فردایی دگر شد

من مانده ام تنهای تنها

من مانده ام تنها میان سیل غم ها

گلپونه ها بی هم زبانی آتشم زد

گلپونه ها نا مهربانی آتشم زد

می خواهم امشب تا سحر گاهان بخوانم

افسرده ام دیوانه ام آزرده جانم

 

...

...

بد

چیطور یه نفر میتونه انقدر بد باشه.. حیفی تمومی خوبیا...

پیک نیک

این پستا ادیت کن ! دیروزا بنویس پیلیز

میل چمن نمی کند

سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند

همدم گل نمی شود یاد سمن نمی کند

 

تا دل هرزهگرد من رفت بچین زلف او

زان سفر دراز خود عزم وطن نمیکند

 

با همه عطف دامنت آیدم از صبا عجب

کز گذر تو خاک را مشک ختن نمی کنم

 

دل به امید روی او همدم جان نمی شود

جان به هوای کوی او خدمت جان نمی کند

 

ساقی سیم ساق من گر همه درد میدهد

کیست که تن چو جام می جمله دهن نمی کند

Happy Birthday Toooo You

 عزیزم تولدت مبارک...  

ته دوری از برم دل در برم نیست..

 

خوش آن ساعت که یار از در، در آیود
شب هجرون و روز غم سرآیود
ز دل بیرون کنم جان را به صد شوق
همی واجم که جایش دلبر آیود
 

ته دوری از برم دل در برم نیست
هوای دیگری اندر سرم نیست
به جان دلبرم کز هر دو عالم
تمنای دگر جز دلبرم نیست

:(

نازک آرای تن ساقه گلی،

که به جانش کشتم

و به جان دادمش آب

ای دریغا به برم میشکند...

خودت میدونی چقدر دوستت دارم.. :***

سلام گل ناز نازیه من.. پتوی (؟) من..!

 

1-                  صبح رفتم پیک نیک

2-                  ساعت 9 اینا رسیدیم

3-                  موبایل آنتن نداد sms هام Fail شدن

4-                  رفتیم برگشتیم ساعت 2:30 برگشتیم

5-                  ساعت 2:32 بهت زنگ زدم بر نداشتی

6-                  ساعت 2:34 تو پتو پست زدی

7-                  از همون 2:32 زنگیدم تا 2:40 اما جواب نمیدادی.. miss..

8-                  رفتیم رسیدیم (ساعت 3:30) باز به اونجا که آنتن داد (برای نماز) میتونستم بات حرف بزنم .. باز زنگ زدم

9-                  باز بر نداشتی

10-              رو خط خودت زدم : خاموش است..

11-              رو 27 زدم : busy !!

12-              بازم زنگ زدم بر نداشتی..

13-              Smsهام بی جواب موند..

14-              بعد از نیم ساعت زنگ زدی(نمیشد حرف بزنمو آنتن نداد آخرش): حالا دیدم زنگ زده بودی !!

15-              ساعت 4:15 sms زدی : دارم تو پتو مینویسم !!! (بعد از نزدیک 2 ساعت)

16-              بعدم که دیگه رسیدم..

17-              دوستت دارم.. این چیزا اصلا مهم نیست.. دیگه حق گیر دادن هم ندارم.. اصلا چه حقی دارم؟ L باز قدیما اگه میگفتم یه چیزی..

18-              الان دیگه به من چه ربطی داره؟ حق ندارم ! دلت می خواد.. دوست داری..

19-       اما من همه جوره دوستت دارم و دوست ندارم ناراحتت کنم.. خودتم میدونی.. و میدونی هم چقدر برام مهمی که به محض رسیدن به تو زنگیدم..

20-              مهم نیست.. مهم اینه که هم دیگه را داریم و از با هم بودن (حتی همین اندازه..) هم خوشحالیم.. پس

 

LovetDaram

عزیزم.. :*

ای سفر کرده دلم تنگه برات...

کجا سفر رفتی؟ که بی خبر رفتی؟
اشکم را چرا ندیدی؟ از من دل چرا بریدی؟
دست از من چرا کشیدی؟ که پیش چشمم ره دگر رفتی؟
بیا به بالینم که جان مسکینم تاب غم دگر ندارد جز بر تو نظر ندارد
جان بی تو ثمر ندارد مگر چه کردم که بی خبر رفتی
چه قصه ها که از وفا گفتی با من
تو بی محبتی کنون جانا یا من؟!
تو چون آن شرر به خدا خبر ز خدا نداری
رود آتش سر آن سرا که تو پا گذاری
سوز دلم را تو ندانی آتش جانم ننشانی
با غمت در آمیزم از بلا نپرهیزم
پیش از آن برم بنشین کز میانه برخیزم
رو به تو کردم به خدا خو به تو کردم که خریدار تو باشم
دل به تو بستم به امیدت بنشستم که سزاوار تو باشم
چه شود اگر نفس سحر خبری ز تو آرد
به کس دگر نکنم نظر که دلم نگذارد
رفتی و صبر و قرار مرا بردی
طاقت این دل زار مرا بردی
با غمت در آمیزم از بلا نپرهیزم
پیش از آن برم بنشین کز میانه برخیزم
رو به تو کردم به خدا خو به تو کردم که خریدار تو باشم
دل به تو بستم به امیدت بنشستم که سزاوار تو باشم
چه شود اگر نفس سحر خبری ز تو آرد
به کس دگر نکنم نظر که دلم نگذارد
رفتی و صبر و قرار مرا بردی
طاقت این دل زار مرا بردی
کجا سفر رفتی؟ که بی خبر رفتی؟
اشکم را چرا ندیدی؟ از من دل چرا بریدی؟
دست از من چرا کشیدی؟ که پیش چشمم ره دگر رفتی؟

ازدواجمون تموم شد..

سلام

خب بالاخره دیشبم یه شب بود.. هر شروعی به پایانی هم داره.. محرمیت ما هم از این قاعده مستثنی نبود..

اینجا میبوسمت.. :*

دوستت دارم.. :X

:***‌ سینما - مچد جمعه ...

سلام خوشگلم.. امروز هم دیدمت.. هر چند خیلی کارات با اون چیزایی که برات تعریف کرده بودم دقیقا برعکسش بود اما مهم نیست.. مهم اینه که میدونی با این کارا نمیتونی من را از خودت برونی.. با اینکه اون جوری لباس پوشیده بودی و همه موهات از پشت سرت پیدا بود و شالت هم اصلا بیشتر وقتا رو سرت نبود و گردنت هم تا سینه ت باز بود و همه قورتت دادند (اسمش هم هست مال منی..) و بازم مثل قدیما شده بودی .. اما میدونی با این کارا نمیتونی من را از خودت برونی..

امروز هم خوش گذشت.. اول اومدم دم خونتون یه کم منتظر موندم.. خیلی گرم بود.. خیلییییییییییییییییییی... خیس خیس شدم !! بعد اومدی.. به جا کلاس رفتیم سینما بعد هم مسجد جمعه و میدان میر و بازارچه و ... بعد هم اون خوشگلا را خریدی.. بعد هم خونه.. یه عالمه بوست کردم باز خوردمت و خلاصه خیلی خوش گذشت.. خیلی .. بعد هم که رفتی گلم.. خیلی خوشگلی.. دوستت دارم J

 

برای سومین بار.. خیلی توپ بود گلم.. :*

واییییییی عجب توپ بوده این چند روز ! انقدر توپ که حتی وقت نشده بیاییم اینجا بنویسیم !!

اون از جمعه .. دوست دارم کامل بگم

صبح ساعت ۳:۳۰ بیدار شدم.. خواب بودی هنوز و گوشیت خاموش ! بعد از یه ذره وقت بیدار شدی و با هم هماهنگ شدیم.. ساعت ۵:۲۰ دم کوچتون سریع رفتیم دم آژانس و بعد از یه عالمه معطلی و از این ور به اون ور شدن و اینا راه افتادیم به سمت کاشان.. وای یادش به خیر.. ساعت ۱۰ اینا بود که رسیدیم به کاشان و بعدش هم وفتیم نیاسر.. توی غار یادش به خیر چقدر خوش گذشت بعد هم بقیه جاها.. بعد هم کاشان ناهار .. یادش به خیر همه بین راه را توی بغلم لالا کرده بودی.. چقدر ناز.. چقدر بوست کردم.. چقدر خوردمت.. بعد هم از اون جا تا ابیانه.. پیش هم بودیم.. چقدر خوب بود.. وای ابیانه که دیگه حرف نداشت توی اون باغ به این خوشگلی.. چقدر خوش گذشت.. تاحالا ۳ بار با این بار.. اول خونه ما.. دوم مبارکه.. حالا هم ابیانه.. چقدر خوش گذشت.. بعد هم برگشتیم و رسوندمت خونه و رفتی گلم خونه.. دوستت دارم گلم.. خیلی

 

:*

شالا زود فردا بشه ! سینما

بعدشم زود پس فردا بشه ! سفر !

عزیزم دیروز سرم زده.. دوستت دارم

باشه

باشه هر کاری دوس داری بکن بیبین چیطور میشد

می سوزم از اشتیاقت،در آتشم از فراقت ...

هرچه کنی بکن ، مکن

 ترک مـن ای نگـار من

عزیزه دلم رفته سفر.... خدا به همرات گل قشنگم !

بی همگان به سر شود بی تو به سر نشود

داغ تو دارد این دلم جای د گر نمی شود

بی تو برای شاعری واژه خبر نمی شود

بغض دوباره دیدن ات هست و بدر نمی شود

فکر رسیدن به تو فکررسیدن به من

از تو به خود رسیده ام این که سفر نمی شود

بی همگان به سر شود بی تو به سر نشود

داغ تو دارد این دلم جای د گر نمی شود

دلم اگر به دست تو به نیزه ای نشان شود

برای زخم نیزه ات سینه سپر نمی شود

صبوری و تحمل ات همیشه پشت شیشه ها

پنجره جز به بغض تو ابری و تر نمی شود

بی همگان به سر شود بی تو به سر نشود

داغ تو دارد این دلم جای د گر نمی شود

صبور خوب خانگی شریک ضجه های من

خنده ی خسته بودنم زنگ خطر نمی شود

حادثه ی یکی شدن حادثه یی ساده نبود

مرد تو جز تو از کسی زیر و زبر نمی شود

بی همگان به سر شود بی تو به سر نشود

داغ تو دارد این دلم جای د گر نمی شود

به فکر سر سپردن ام به اعتماد شانه ات

گریه یی بخشایش من که بی ثمر نمی شود

همیشگی ترین من لاله ی نازنین من

ا که جز به رنگ تو دگر سحر نمی شود

بی همگان به سر شود بی تو به سر نشود

داغ تو دارد این دلم جای د گر نمی شود 

 

خاطره دیروز..

سلام

خوب نمیدونم چی بگم !

اینجا را درست کردیم که دفتر خاطره باشه دیگه !  خب پس منم از دیروز میگم.. با همه دعواهاش بازم خیلی خوب بود..

از اولش کعه صبح تونستم ببوسمت  به محضی که دیدمت بعد دعوا کردیم بعد رفتیم مرکز اصفهان شناسی  کتابخونه دعوا  و بعد دانشگاه اصفهان و دعوا عزیزم دوستت دارم به خاطر حرف های بدم معذرت میخوام  بعد هم که رفتیم دانشگاه خودمون عزیز دلم .. بازم دعوا دم سالن میردامادی  و بعد هم کارنامه کلی و این چیزا و بعد هم اومدیم برگردیم..  به به ..  عجب باغ خوبی بود !  چه خاطره خوبی از اون مسیر تو فکرم مونده..  چقدر خوب بود.. دوستت دارم عزیزم خیلی

بعد هم از اونجا تا شهر رو شونه م خوابیدی و بعد هم ناهار شهرزاد عزیزم.. بعد هم خونه.. فدات بشم خیلی خوش گذشت دوست دارم

 

حذف..

خیلیه آدم همه ش اینجا افتاده باشه و یه چیزی اینجا ننویسه.. بعضی وقتا میگم این وبلاگی که درست کردیم به چه درد.. ای..

تا میام تو وبلاگ چیزی بنویسم یه گزینه هست اون پایین همه ش داره بهم چشمک میزنه؛ ¤حذف وبلاگ¤

امیدوارم اون روز نرسه..

عنوان نمیخواد :(

سلام

کاش این یه نگرانی هم زود تموم بشه :(

قبض موبایل.. پرینت.. :(

...

سلام

امشبم رفتیم با هم

اول آموزشگاه نغمه گشایش

بعد پیتزا یک

بعدم مستر پیچ..

 

آخ جون دیدمت..

آخ جون امشب دیدمت..

چقدر سینه هات تپلیه نرم بودااااا ! دارم اذیت میشم ! کاش یه کم درکم میکردی.. اگه تا صبح هم میموندی پیشم کم بود..

فردا هم میدونم باز میگی نمیشه بیایی پیشم..

سلام..

سلام گلم..

من هر چی که باشه را میبینم نه بیشتر نه کمتر.. چیزی هم از فکر و خیال خودم بهش اضافه نمیکنه..

اون کارای خودمونه که میسازه دنیامونا..

دوسد دارم..

کی میبینمد پس :(

تو یعنی نم نم بارون

تو یعنی نم نم بارون...
تو صدای خنده هامی...
تو یعنی یه جای خلوت...
تو سکوت سرخ عشقی...
تو تبلور یه حسّی...
تو صدای زنگ عشقی...
تو یعنی گمشده ی من...
تو یعنی نم نم بارون...
تو یعنی نم نم بارون...
تو یعنی نم نم بارون...

 

دیروز و امروز خیلی بهمون سخت گذشته... حالم اصلا خوب نیس...  خونریزیم که خفنه از صوبم معدم ناجور میسوزه... توام که......

دارم دیوونه میشم گلم نمیتونی درکم کنی... مشکلمون فقط همینه..........

 

کاش
به من
اعتماد می کردی...

شب به خیر..

نمردیم و U هم شدیم..

شب به خیر..

هرچند حس میکنم اینجایی..

خوب بخوابی..

دوستت دارم.. :*

یه ذره؟

من؟

کی به کی میگه !

دیگه خودمم مطمئنم که بهت ثابت شده که چقدر دوستد دارم..

احتمالا الان از این آهنگ خوشت اومده اینجا نوشتیش..

دلم گرفته..

یکمی منو دوستم داشته باش!

  • یکمی یکمی یکمی                                                     یکمی منو دوستم داشته باش
    جونمی عمرمی قلبمی                                              یکمی منو دوستم داشته باش
    قد یه قطره واسه یه لحظه حتی یه ذره                      یکمی منو دوستم داشته باش

    نگو نمیای آخه دیر میشه                                          میشکنه این قلب شیشه
    شاید دیگه منو نبینی                                                 دل تو میسوزه واسه همیشه
    یکمی یکمی یکمی                                                    یکمی منو دوستم داشته باش
    جونمی عمرمی قلبمی                                              یکمی منو دوستم داشته باش
    قد یه قطره واسه یه لحظه حتی یه ذره                      یکمی منو دوستم داشته باش
    تولحظه ی آخرم                                                         میگذره آب از سرم
    بگو که دوستم داری                                                   نذار که از دست برم
    یکمی یکمی یکمی                                                     یکمی منو دوستم داشته باش
    جونمی عمرمی قلبمی                                              یکمی منو دوستم داشته باش
    قد یه قطره واسه یه لحظه حتی یه ذره                      یکمی منو دوستم داشته باش

---

خوشبهحالت..

...

بازم خوب بحث را عوض کردی رفت تو یه چیزای دیگه..

باشه طوری نیس..

هم ظهر هم الان...

عزیزمی..

هـــــــــــــی

هی روزگاااااار... :-<

فردا..

بازم مثل همیشه.. کاشکی زود فردا بشه..

اگرچه دیگه حتی به فردا هم اعتماد ندارم..

حتما یه جوری میشه باز نمیشه ببینمت :(

اما بازم کاش زود فردا بشه..

:-<

سلام

الان هستی.. اما درست که جوابما نمیدی.. فکر کنم به خاطر اینه که دلت گرفته س حوصله نداری.. حتی حوصله جواب دادن به من..

طوری نیس.. اینجا را که ازم نگرفتن.. میام اینجا حرف میزنم..

اینم از جمعه

اینم از امروز..

من که گفتم نمیشه ببینمت امروز گفتی نه صبح زود میام.. اینم از امروز.. باز ندیدمت..

دلم گرفته.. کاش بهم ثابت میکردی فقط مال منی..

کاش به هر کسی اجازه نمیدادی هر طور دلش بخواد باهات حرف بزنه.. کاش میفهمیدی سکوت یعنی تایید کار اونا..

دلم گرفته گریه م میاد..

الان فکر کنم خونه عمه ت باشی.. خوش بگذره عزیزم..

کاشکی فردا بشه زود ! :*

امروز خوشگلما دیدم.. J

اصلا تا دیدمت خیلی آروم شدم.. اما

چقدر زود تموم شد L

چقدر دلامون لوس شدن ! زود تنگ میشن !

اما نه.. لوس نشدن ! حق دارن L بعد از این همه وقت..

دوستت دارم عزیزم.. کاش زود فردا صبح بشه.. بهم قول دادی میبینمت..

الان گلم فکر کنم مهمونی باشه.. فدات بشم عزیزم.. میخوام بگم :‌ LovetDaram :*

:(((((((((‌ کی میایی پیشم پس؟‌

نیسی.. اصلا نیسی :(

دلم خوب تنگته :((

چی کار کنم؟

صبح تاحالا تو خونه..

صبح تا حالا پایین..

دیونه شدم دیگه :(‌

کی میای پیشم پس؟‌ :(

اون از گوشیت..

اونم از تلفن..

اونم از بیرون اومدن :(

پس دیگه کی میبینمت؟‌ :(

ز سفر غمخوارم بازآمد..

چو غنچه ی سپیده دم
شکفته شد لبم ز هم
که شنیدم یارم بازآمد
ز سفر غمخوارم بازآمد

همچنان ، که عاقبت
پس از همه شب بدمد سحر ، ناگهان
نگارِ من ، چنان مهِ نو آمد از سفر

همچنان ، که عاقبت
پس از همه شب بدمد سحر ، ناگهان
نگارِ من ، چنان مِه نو آمد از سفر

من هم ، پس از آن دوری
بعد از ، غم مهجوری
یک شاخه ی گل ،
بُردم به برش
یک شاخه ی گل ،
بُردم به برش

وای از آن گلی که دست من بود
خموش و یک جهان سخن بود
خموش و یک جهان سخن بود

عزم وطن نمی کند :(

سرو چمان من چرا میل چمن نمی​کنددی گله​ای ز طره​اش کردم و از سر فسوستا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف اوپیش کمان ابرویش لابه همی​کنم ولیبا همه عطف دامنت آیدم از صبا عجبچون ز نسیم می​شود زلف بنفشه پرشکندل به امید روی او همدم جان نمی​شودساقی سیم ساق من گر همه درد می​دهددستخوش جفا مکن آب رخم که فیض ابرکشته غمزه تو شد حافظ ناشنیده پند همدم گل نمی​شود یاد سمن نمی​کندگفت که این سیاه کج گوش به من نمی​کندزان سفر دراز خود عزم وطن نمی​کندگوش کشیده است از آن گوش به من نمی​کندکز گذر تو خاک را مشک ختن نمی​کندوه که دلم چه یاد از آن عهدشکن نمی​کندجان به هوای کوی او خدمت تن نمی​کندکیست که تن چو جام می جمله دهن نمی​کندبی مدد سرشک من در عدن نمی​کندتیغ سزاست هر که را درد سخن نمی​کند


گوشیتم که خاموشه  فکر کنم الان داری میایی پیشم..

به لبش ننشیند لبخندی :(

عزیزآن که بی خبر
به نــاگهـان رود سحر
چو نـــــدارد دیـــگر دلبندی
بــه لــبش نـنشینــــد لــبخندی

:(

به رهی دیدم برگ خزان
پژمرده ز بیداد زمان
کز شاخه جدا بود

چو ز گلشن رو کرده نهان
در رهگذرش باد خزان
چون پیک بلا بود

ای برگ ستم دیده پاییزی
آخر تو ز گلشن ز چه بگریزی

روزی تو هم آغوش گلی بودی
دلداده و مدهوش گلی بودی

ای عاشق شیدا دلداده رسوا
گویمت چرا فسرده ام
در گل نه صفایی باشد نه وفایی
جز ستم ز دل نبرده ام

آه
بارلهش در دل بنشاندم
در ره او من جان بفشاندم
تا شد نوگل گلشن زیب چمن
رفت آن گل من از دست
با خار و خسی بنشست

من ماندم و صد خار ستم
این پیکر بی جان

ای تازه گل گلشن پژمرده شوی
هر برگ تو افتد به رهی پژمرده ولرزان

به رهی دیدم برگ خزان
پژمرده ز بیداد زمان
کز شاخه جدا بود

چو ز گلشن رو کرده نهان
در رهگذرش باد خزان
چون پیک بلا بود

نه انگار دیگه نمیخوای بیایی :(

من سازم : بندی آواز . برگیرم ، بنوازم. برتارم زخمه
"لا" می زن ، راه فنا می زن
من دودم: می پیچم، می لغزم ، نابودم.
می سوزم ، می سوزم : فانوس تمنایم . گل کن تو مرا ، و درآ.
آیینه شدم ، از روشن و از سایه بری بودم . دیو و پری آمد ،
دیو و پری بودم . در بی خبری بودم.
قرآن بالای سرم ، بالش من انجیل ، بستر من تورات ، وزبر پوشم اوستا، می بینم خواب:
بودایی در نیلوفر آب.
هر جا گل های نیایش رست ، من چیدم . دسته گلی دارم ، محراب تو دور از دست: او بالا،
من در پست.
خوشبو سخنم ، نی ؟ باد "بیا" می بردم ، بی توشه شدم در کوه "کجا" ، گل چیدم ، گل خوردم.
در رگ ها همهمه ای دارم ، از چشمه خود آبم زن ، آبم زن.
و به من یک قطه گوارا کن ، شورم را زیبا کن .
باد انگیز ، درهای سخن بشکن ، جا پای صدای می روب. هم دود "چرا" می بر، هم موج "من" و "ما" و "شما" می بر.
ز شبم تا لاله بیرنگی پل بنشان ، زین رویا در چشمم گل
بنشان ، گل بنشان